چرا وجود تو از هیچ قانونی پیروی نمیکند؟!!!
هر چه دورتر می روی بزرگ تر میشوی!!
هر چه نامهربانی میکنی عزیز تر میشوی!!
هر چه غریبگی میکنی آشناتر میشوی!!
و حتی از دلم هم به بهانه ی از دیده رفتن نمی روی
انگار خیالاتی شده ام...
دیشب باز هم پشت در خانه را تا صبح ننداختم...
گفتم شاید بیایی و شنیدم که زن همسایه میگفت:
"بیچاره در انتظار است"
و من می پندارم بیچاره کسی است که عاشق نیست
وگرنه میدانست تا صبح از هجوم کلمات طرح واره ای برای چشمانت ساختن
حتی بدون اینکه شاعر باشم چه طعمی دارد...
بگذار بگویند بیچاره است...
بگذار باز هم پیرو هیچ قانونی نباشی
اما من یک قانون دارم که تا هستم شاعر چشمان تو باشم....
:: بازدید از این مطلب : 356
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0